محل تبلیغات شما

   چهارده فروردین امسال، مصادف بود با شهادت حضرت فاطمه زهرا (س). ظهر تلویزیون تبریز گزارش سفر جانبازان این شهر به کربلا و نجف رو نشون می داد و مداحی هم پخش می کرد. قیلوله عصر آن روز، آنقدر عمیق شد که یه خواب عجیب دیدم. خواب دیدم تو نجف هستم. انگار ساکن نجف بودم به عنوان طلبه. داشتم به سمت حرم شریف حرکت می کردم که یک مداح با صدای حزین و آهنگ دلنشین می خواند. فقط یه مصرع از اشعارش یادم مونده : حیدر تو را می خواند در تل زینبیه .» از شدت انابه و گریه از خواب بیدار شدم. تا چند هفته حتی تا حالا نتونستم این خواب رو فراموش کنم. نمی دانم چطور تعبیر کنم. نمی تونه یه دعوت به یه سفر باشه. ولی می تونه دعوت به یه همراهی باشه، تل زینبیه امروز کجاست؟ آیا تل زینبیه امروزی که حیدر ما رو می خواند، غزه است؟ یا عراق و شام؟ من معتقدم این یه دعوت عمومی از شیعیان امام علی (ع) است نه به فقط این بنده حقیر که اصلا لیاقت این حرفها رو ندارم. یزید و شمر زمان به خون مسلمانها و شیعه ها تشنه است. مولای متقیان همه ما را به کربلای زمان فرا می خواند. به غزه، به عراق و به سوریه. امروز صبح فرق مبارک چنین پیشوای بی نظیری در محراب شکافت. ادعای حب علی سخت نیست. سختی ادعای شیعه علی بودن، شناخت مسیر آن بزرگوار در پنهای تاریخ تا به امروز و نقشی است که امروز در برابر رویدادهای جهان داریم. 

جای خالی او پر نمی شود

وقتی مادر نداری، یعنی هیچی نداری

چقدر خسته ام از روزمرگی

یه ,خواب ,خواند ,رو ,علی ,نجف ,می خواند ,تل زینبیه ,تو را ,را می ,یه دعوت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها